يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني

بزرگترین خسران من از زندگی کنار آدمیان از دست دادن سادگی بود ..... يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

به دعوت دوستی گرانمایه که به منطق خرد جمعی عمیقا اعتقاد دارد گروهی تشکیل شد برایکمک به تحصیل کودکان محروم از وجود پدر . از ابتدا هزینه ها معلوم بود اگر هر نفر فقط ده هزار تومانناقابل به گروه بخشش میکرد خیلی کارها انجام میشد ...کارها شروع شد و اعضای حامی زیادتر میشدند ...یک روز یکی از حامیان گروه اومده و به من میگه از وقتی ده تومن میبخشم زندگی ام دگرگون شدهنتیجه بخششم رو دارم در زندگی ام میبینم تصور کنید طرف با بخشیدن ده هزار تومان فکر میکنه نظام کاینات به خدمتش درامدهرسما ازخضوع و تواضعش فکم افتادپی نوشت : تصور کنید اون داستان ابلیس و خدا و آدم درست باشهشیطان پنج هزار سال عبادت را باغرور بر باد داد ....الان خدا داره میگه واقعا در مورد شیطان اشتباه کردم اگر یخورده بیشتر صبر مکیردم ادمهایی میدیدمکه با بخشش ده هزارتومان فکر میکنن نطام جهان در مقابلشون تعطیم کرده يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...ادامه مطلب

تنها شرم جهان را نجات خواهد داد... يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

ما را سریست با تو که که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم... پی نوشت : چرا باید واقعا اینجوری باشه ؟ يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

به نیمه ی پر لیوان بچسب لوط، که قومت

هر آنچه داشته باشد حرامزاده ندارد!

 

 

پی نوشت:نام  شاعر را خودتان پیدا کنید

يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

خواهرم میگه : مانا خوب نگاه کن ، هر کداممان به اندازه وسعمان داریم گند میزنیم تو مملکت...

پی نوشت : کاملا باهاش موافقم

يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

یک قسمت از نامه های احمد شاملو به آیدا را در گروه گذاشته بودم

نرجس خاتون آمد نوشت : چقدر از آیدا متنفرم ، چه نامه نگاریهای لوس و بی معنی داشته اند

برایش در همان گروه نوشتم : میدونی نرجس ، تو در واقع نه از آیدا متنفری و نه از احمد؛

بلکه از آن بخش وجودت متنفری که کسی مانند احمد نداشته ای که آیدا گونه ستایشش کند ...

با اینکه یک خانم متاهل ست شجاعانه قبول کرد که معضل نداشتن احمد ست ...

يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

حرف باید درست و به جا باشد حالا اگر که از ادب دور است ، باشد، تقصیر ِ حرف نیست، لابد 
ادب پرت است.✋

ابراهیم گلستان 
در : از روزگار رفته حکایت

پی نوشت: حالا کاملا متوجه ام چرا بعضی جاها فقط فحش میتونه منظور رو برسونه

يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

مردی در میدان سرخ اعلامیه پخش میکرد

ک گ ب او را گرفت و پس از بازرسی بدنی دیدند تمام اعلامیه ها سفید ست

پرسیدند : برای جه آنها را پخش میکنی؟

گفت : چیزی برای نوشتن نیست  همه چیز روشن ست

يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...

20 نکته درباره «بحران جنسی»1- اگر «بحران جنسی» را به داده‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست. به این معنا، ما در کنار «مارکس»، به «فروید» نیز به شدت نیاز داریم.2-برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها بر اساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.3- جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.4- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از«بحران جنسی»ست. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمانیافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.5- ولع بیمارگونه به«لاکچری» بیش از هر چیز حکایت از«بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن «رابطه جنسی» نیازی به اینهمه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.6- فردی که برای جذب جنس مخالف،لابی می‌کند تا«وام میلیاردی»بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمی‌توان تنها با «اقتصاد سیاسی» توضیح داد.7- فردی که برای به چشم فلان هنرپیشه سینما آمدن،از منابع ملی و صندوق های عمومی اختلاس می‌کند تا «تهیه کننده سینما»شود را نمی‌توان تنها با داده‌های «اقتصادسیاسی» درک کرد. به عبارت دیگر،کسی که میلیار يادداشتهاي گاه و بي گاه يك بسته ماكاروني...ادامه مطلب